.

اخبار روزانه

1- تمام پول صادرات بنزین به ونزوئلا به خزانه واریز شد

علی آقا محمدی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام: 
 برای دریافت پول بنزین‌های فروش رفته به ونزوئلا مشکلی نداریم و مبلغ بنزین صادراتی به این کشور توسط ۵ نفتکش، به خزانه کشور واریز شده است.
 این رقم تحت عنوان شرکت پخش فرآورده‌های نفتی و وزارت نفت در خزانه قرار می‌گیرد.

 

2-طلا و دلار هم‌پای هم پیش رفتند

قیمت سکه تمام بهار آزادی طرح جدید هشت میلیون و ۲۰۰ هزار تومان
قیمت سکه طرح قدیم هفت میلیون و ۹۵۰ هزار تومان
قیمت نیم‌سکه چهار میلیون و ۵۰ هزار تومان
قیمت ربع سکه دو میلیون و ۲۵۰ هزار تومان
قیمت سکه یک گرمی یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان
هر گرم طلای ۱۸ عیار در طلافروشی‌ها ۷۰۰۰ تومان گران‌ شده و ۸۰۷ هزار تومان به فروش می‌رسد
صرافی‌های بانکی هر دلار آمریکا را معادل ۱۸ هزار و ۵۰۰ تومان خریدند و به قیمت ۱۸ هزار و ۸۰۰ تومان فروختند

 

3-خبر خوش برای صادرکنندگان/ آغاز صدور ضمانت نامه گمرکی برای ورود موقت کالا از سوی صندوق ضمانت صادرات ایران

 با توجه به اولویت صادرات در سال جهش تولید و تفاهم وزرای اقتصاد و دارایی و صنعت، معدن و تجارت، ضمانت‌نامه های صندوق ضمانت صادرات ایران مورد پذیرش گمرک قرار گرفت.

 عدم پذیرش ضمانت‌نامه های این صندوق برای کالاهای ورود موقت که بعد از پردازش مجدد صادر می شود، توسط گمرک، چندین سال مطالبه بحق بخش خصوصی بود که با پیگیری‌های وزیر صمت و نظر مساعد وزیر اقتصاد و تعامل بین بخشی میان گمرک، امور ذی حسابی خزانه داری کل کشور و بانک مرکزی این مشکل بر طرف شد
این تصمیم، ضمن آنکه هزینه‌های صادرکنندگان را کاهش خواهد داد، با تسهیل فرایند ورود موقت برای تولیدکنندگان صادراتی، برای رونق تولید، کمک موثری خواهد بود.

 

4-کاهش سرمایه‌گذاری خارجی در عربستان

به دنبال کاهش شدید قیمت نفت در بازارهای جهانی و تعطیلی گسترده کسب و کارها با شیوع کرونا، نه تنها اقتصاد عربستان در جذب ۱۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی هدفگذاری شده ناکام بوده که طبق گزارشات، حجم سرمایه‌گذاری‌ها در این کشور در سال ۲۰۱۹ به ۴.۶ میلیارد دلار رسیده که اختلاف زیادی با رکورد ثبت شده در سال ۲۰۱۷ دارد.

 

5-بولتون: ترامپ می‌خواست با ظریف دیدار کند

مشاور امنیت ملی سابق کاخ سفید در کتابش نوشته ترامپ در جریان نشست سال ۲۰۱۹ سران گروه ۷ در شهر «بیاریتز» فرانسه واقعا می‌خواست با ظریف دیدار کند.
بولتون اما آن را ایده بدی خوانده بود چراکه «به محض آنکه ما فشار را از روی ایران برداریم، بازگرداندن این فشار بسیار سخت خواهد بود».

 

6-پاوول دورف رییس تلگرام: روی دور زدن فیلترینگ در ایران و چین تمرکز می کنیم

پاول دوروف رییس تلگرام با انتشار بیانیه ای مدعی شده است که شرکتش از این پس روی مقابله با فیلترینگ در کشورهایی بجز روسیه، از جمله ایران و چین، تمرکز خواهد کرد...

 

7- با نصیحت، کرونا تمام نمی‌شود، ماسک زدن را اجباری کنید

مصطفی داننده

اواخر اسفند 98 که کرونا مردم را خانه‌نشین کرده بود همه امید داشتند با گرم شدن هوا، کرونا گورش را از سر جهان کم کند. هوا گرم شد اما کرونا نرفت.

اواخر اسفند، دولت‎‌ها از جمله دولت ایران سعی کردند فعالیت مردم در اجتماع را کم کنند. برخی قوانین قرنطیه را وضع کردند و عده‌ای دیگر به دنبال فاصله‌گذاری اجتماعی بودند.

حالا اما با گذشت چندماه تقریبا همه به این نتیجه رسیده‌اند که باید با کرونا زندگی کرد. مردم مجبور هستند برای کسب درآمد از خانه بیرون بزنند و نانی به کف آرند و بدر کنار کرونا نخورند.

با نصیحت کردن کرونا تمام نمی‌شود، ماسک زدن را اجباری کنید

برای نان بیرون می‌زنند اما باید مواظب جان خود باشند. برای حفظ جان باید چه کرد؟ دیگر نمی‌شود قرنطینه را اجرا کرد. فاصله گذاری هم که رعایت نمی‌شود با بهتر بگویم نمی‌شود خیلی رعایت کرد. ساعت 7 صبح  در مترو چگونه می‌شود یک متر از دیگری فاصله گرفت در حالی که خیلی‌ها در آن ساعت باید در مترو باشند تا 8 صبح به سرکار خود برسند.

چه باید کرد؟ به نظر می‌رسد اجباری کردن ماسک بهترین روش برای مقابله  و مبارزه با کروناست. امروز بسیاری از کارشناسان بهداشتی در داخل و خارج از ایران به این نکته تاکید می‌کنند که استفاده همه از ماسک می‌تواند راه نفوذ کرونا را بگیرد.

به راحتی می‌شود با اجباری کردن استفاده از ماسک در معابر و مکان‌های عمومی، شهرهای ایران را از حالت قرمز به زرد و سفید نزدیک کرد. قوانین سفت و سختی می‌شود برای آنهایی که ماسک استفاده نمی‌کنند وضع کرد.

بیش از 30 هزار نفر در نظرسنجی سایت عصر ایران در مورد استفاده از ماسک در معابر عمومی شرکت کردند و 90 درصد از شرکت کنندگان موافق استفاده از ماسک بودند.

نتایج این نظرسنجی نشان می‌دهد که مردم مشکلی با استفاده از ماسک ندارند، همانگونه که در مترو شاهد از استفاده از ماسک توسط مسافران هستیم

در برخی از کشورهای از جمله آلمان، ترکیه، اسپانیا و فرانسه استفاده از ماسک اجباری شده است. در آلمان کسانی که از قانون اجباری‌شدن ماسک تبعیت نکنند، ۱۵۰ یورو جریمه می‌شوند؛ این جریمه برای فروشندگانی که قانون‌شکنی کنند می‌تواند تا ۵ هزار یورو افزایش یابد.

اینکه فقط با مردم در مورد افزایش مبتلایان با کرونا حرف بزنیم، دردی از کشور دوا نخواهد شد. باید برای کاهش بیماری از مرحله حرف به مرحله عمل برسیم و اجباری شدن استفاده از ماسک در کشور می‌تواند این گام عملی باشد.

خوشبختانه الان هم که ماسک به اندازه کافی و با قیمت مناسب در اختیار است و همه می‌توانند به راحتی به ماسک دسترسی داشته باشند. 

حداقل با زدن ماسک کرونا از بیماران به افراد سالم منتقل نمی‌شود یا احتمال انتقال به پایین ترین حد خود می‌رسد. بهتر است رییس جمهور و ستاد ملی مقابله با کرونا هرچه زودتر بهترین تصمیم‌ها را برای مردم بگیرند و دست از هشدار دادن بردارند.

کرونا با نصیحت کردن تمام نمی‌شود. خوزستان و شهرهای قرمز ایران نمونه بارز رفتار آسان گیرانه مسؤولان است.

 

8-دولت بازار ارز و سرمایه را به نفع یک عده خاص دستکاری می‌کند/ در هیچ جای دنیا این میزان هرج و مرج و تخریب در اقتصاد رخ نمی‌دهد

 احسان سلطانی، تحلیلگر مسائل اقتصادی:‌ 

در روزهایی که شاهد عبور دلار از سد مقاومتی ۱۹ هزار تومان هستیم، بازار سهام نیز روند رو به رشدی را طی می‌کند. دلار توانسته نقش خود را به عنوان محرک بازار سهام اثبات کند. با این حال در شرایط کنونی بحث اصلی، محرک بودن دلار نیست بلکه بحث این است که عده‌ای در مجموعه دولت به نوعی برنامه‌ریزی کرده‌اند که باعث می‌شود بورس عملا به هم بریزد تا در این میان منافع عده‌ای خاص تامین شود. مردم هم در این میان اطلاع ندارند که قرار است چه اتفاقاتی بیفتد.

باید توجه داشت که در همه جای دنیا وقتی پول بی‌ارزش می‌شود ارزش دارایی‌های دیگر مانند طلا و زمین و سهام بالا می‌رود. اما آنچه اکنون در بازار سهام ما رخ می‌دهد خارج از بحث پیوستگی با دلار است زیرا در این دو سه سال گذشته قیمت دلار پنج برابر شده اما شاخص بورس ۱۵ برابر شده است!

در اینجا می‌توان گفت که دلار به طور طبیعی تاثیر مستقیمی بر رشد بازار سهام نداشته و در واقع اینها دستکاری دولت و خصولتی‌ها در بازار است و ربطی هم به اقتصاد ندارد.

عده‌ای بدون اینکه با دیگران هماهنگ باشند یا حتی از صاحب‌نظران مشورت بگیرند، تصمیم گرفته‌اند این شاخص را بالا ببرند تا از این طریق منافع عده‌ای تامین شود. تامین منافع هم این‌گونه بود که عده‌ای که در جریان این قضایا بودند، رفتند سهام خریدند مانند بانک‌های خصوصی یا عده‌ای که در این دو سه سال همیشه اطلاع داشتند که برنامه چیست. یک بار دلار خریدند و با افزایش قیمت فروختند و سود کردند، یک بار طلا و سکه خریدند و یک زمانی هم ملک خریداری کردند و از معاملات آن سود بردند. چنین شرایطی در جریان است.

در هیچ جای دنیا این میزان هرج و مرج و تخریب در اقتصاد رخ نمی‌دهد. اینجا باید منافع عده‌ای تامین شود. کسانی که به رانت‌های اطلاعاتی دسترسی دارند می‌دانند چه زمانی چه بخرند و چه زمانی آن را بفروشند. رسانه‌های وابسته به دولت هم از زمان روی کار آمدن دولت‌های یازدهم و دوازدهم، دائما روی این موضوع کار می‌کردند که رقابت‌پذیری در اقتصاد کشور مختل شده، صادرات از بین رفته، صنعت نابود شده، کولبر، کولبری کرده و مواردی این‌گونه را تبلیغ می‌کردند.

گفتند راهکار این است که ارز را گران کنیم، آن وقت همه مشکلات حل می‌شود. رییس جمهوری نیز همین حرف را تکرار کرد. اما این غوغاسالاری رسانه‌ای به اینجا منجر شده است! اینها همه برنامه‌ریزی شده بود و در نتیجه چه اتفاقی افتاد؟

 

9- ایران و ثروتی کلان که جلوی چشمان ما آب می‌شود!   

 مهدی ناجی _ عضو هیئت علمی دانشگاه تهران

???? آیا واقعا مهم است که تا کی نفت داریم؟ 
مدت‌ها تصور می‌شد منابع نفتی محدود و در افق زمانی میان‌مدت تمام شدنی است، و طبعا هر چه زمان می‌گذرد ارزش واقعی آن بیشتر می‌شود. بنابراین کشورهای نفت‌خیزی مثل ایران بهتر است در استخراج نفت عجله نکنند. توجیه دیگر هم این بود که منابع زیرزمینی یک ثروت بین نسلی هستند و ما حق نداریم آن‌ها را بیش از حد (سهم نسل خودمان) استخراج کنیم. در واقع برای مدت‌ها مساله اصلی تحلیل‌گران بازار انرژی «پیک عرضه نفت» بود و این که چه زمانی عرضه‌ی نفت به اوج خودش می‌رسد و از آن پس کم‌تر و کم‌تر می‌شود و محدودیت آن بر اقتصاد کشورها فشار می‌آورد. اما پیشرفت تکنولوژی (بهره‌وری تولید)، ظهور انرژی‌های تجدیدپذیر و حتی کشف ذخائر مختلف و متنوع‌تر نفت و گاز به ما نشان داد این باور غلط است. آنچه در این میدان اهمیت دارد «پیک تقاضای نفت» است نه عرضه‌ی آن. به عبارت دیگر خیلی زودتر از آن‌که عرضه‌ی نفت در جهان محدود شود، تقاضا برای آن فروکش خواهد کرد و آن جاست که روزی برسد که ما نفتی در زیر زمین داشته باشیم که خواهانی ندارد!

بنابراین مساله این نیست که تا کِی نفت داریم. مساله اصلی این است که تا کِی نفت ما خریدار دارد. به نظر می‌رسد به اندازه کافی متوجه این موضوع مهم نیستیم و داریم این فرصت خدادادی و ارزشمند را به سرعت از دست می‌دهیم.

 ما در استخراج نفت جِداً کوتاهی کرده‌ایم.
اگر توضیحاتی که در بالا آمد را بپذیریم، می‌بینیم که نفت یک دارایی ارزشمند است که به نظر می‌رسد ارزش واقعی آن در طول زمان در حال کاهش است. در این شرایط استراتژی درست برای استخراج چه باید باشد؟ طبیعی است که در چنین شرایطی باید همه‌ی ظرفیت خود را معطوف به استخراج حداکثری نفت و تبدیل آن به یک دارایی ارزشمند دیگر بکنیم. در این صورت می‌توانیم قبل از آن که نفت بی‌ارزش یا کم‌ارزش شود آن را بفروشیم و از کاهش ارزش آن جلو‌گیری کنیم، و با سرمایه‌گذاری منابع حاصل از فروش نفت به منابع جدیدی دست ‌یابیم. در این صورت نه تنها نسل حاضر به خوبی از منافع آن بهره‌مند می‌شود بلکه می‌توانیم سهم نسل‌های آتی را هم بپردازیم.

البته واضح است که اینجا یک «اگر» بزرگ وجود دارد: اگر سیاستمداران و سیاستگذاران فعلی طمع نکنند و به بهانه‌های مختلف (افزایش حقوق کارمندان دولت، افزایش انواع یارانه‌ها و ...) به جای سرمایه‌گذاری بلندمدت به عواید حاصل از استخراج نفت دستبرد نزنند! به هر حال تا بیش از این دیر نشده باید برای این «اگر» (که به کیفیت حکمرانی ما برمی‌گردد) هم باید فکری بکنیم!

 تحریم‌های امریکا مانع از اتخاذ سیاست درست نشده است.
اول این که اگر ما با استخراج حداکثری نفت تلاش می‌کردیم سهم بیشتری در بازار نفت داشته باشیم، هزینه‌ی تحریم‌ برای امریکا بسیار بیشتر بود. فراموش نکنیم که رییس‌جمهور امریکا طبق قانون داخلی این کشور‌ موظف است تنها تا جایی با ابزار تحریم به ایران فشار بیاورد که عرضه نفت در بازار جهانی با مشکل روبرو نشود و متاسفانه می‌بینیم که در این زمینه موفق هم بوده است. هرچند تقریبا ایران از بازار نفت کنار گذاشته شده، همچنان عرضه نفت بر تقاضا مسلط است. در حالی که اگر ایران سهم بیشتری از این بازار را در دست داشت، (و البته مانند عربستان سرمایه‌گذاری‌های قابل توجهی در خارج از کشور انجام داده بود!) دیگر تحریم ایران به این سادگی نبود.

دوم این که اگر استخراج و فروش نفت ایران در انحصار دولت نبود، تحریم‌ها نمی‌توانست تا این اندازه اثربخش باشد. به عبارت دیگر قبل از تحریم اگر به بخش خصوصی به اندازه کافی میدان داده می‌شد تا مسیرها و مقاصد فروش نفت را متنوع کند تحریم‌ها فروش نفت ایران را قفل نمی‌کرد. حتی بعد از تحریم هم اعتماد و ورود بخش خصوصی می‌تواند در دور زدن تحریم‌ها بسیار راهگشا باشد. اما ظاهرا عدم اعتماد تاریخی به بخش خصوصی که هنوز در ذهن برخی تداعی‌کننده چپاول و غارت ثروت ملی است از یک سو و این باور باطل که نفت در آینده ارزشمندتر خواهد شد ازسوی دیگر، موانع جدی در برابر این تصمیم حیاتی حاکمیت است.

 این یادداشت تحت تاثیر گفتگو با رامین فروزنده در اپیزود بیست و یکم پادکست سکه در خصوص تحولات اخیر بازار نفت نوشته شده است.

آیا ما به اندازه کافی نفت تولید می‌کنیم؟

 

 



نظرات


نظر شما چیست؟

نظر خود را در مورد مطلب بالا بیان فرمایید
کد امنیتی جدید Visual CAPTCHA



اوقات شرعی

نظر سنجی