1-چین واردات زغالسنگ از روسیه را ۳ برابر کرد
چین واردات زغالسنگ خود از روسیه را به شدت افزایش داده است تا کمبودهای ایجاد شده از تداوم اختلافات تجاری این کشور با استرالیا، که زمانی بزرگترین صادرکننده زغالسنگ به چین بود، جبران شود.
2-بایدن: توافق کردیم که دیپلماسی با ایران بهترین راه است
رئیسجمهور آمریکا در حاشیه اجلاس جی ۲۰ اظهار داشت که با سران انگلیس، آلمان و فرانسه توافق نظر دارند که بهترین راه در خصوص مساله هستهای ایران، دیپلماسی است.
رئیسجمهور آمریکا همچنین تاکید کرد که «ما همچنان از قضاوت بد دونالد ترامپ در خروج از برجام رنج میبریم.»
3-برای بهبود این جامعه باید مدیران تصادفی حذف شوند
اگر خودروهایی مانند تویوتا، بنز، بی ام و، همچنان جزو بهترین برندهای دنیا هستند و موقع رانندگی با آنها احساس امنیت و راحتی میکنی تعجب نکن.
اگر لوازم خانگی خارجی ات ۲۰ سال است همچنان برایت کار می کند تعجب نکن.
اگر میبینی در دادگاههای کشورهای غربی قو پر نمیزند متعجب نباش.
اگر یک جوان غربی بعد از فارغ التحصیل شدن از مدرسه به سه زبان زنده دنیا مسلط است در جوامع خودشان یک امر عادیست.
اگر می بینی اقتصاد بسیاری از کشورهای توسعه یافته روی اصول درستی پایه گذاری شده و هیچ تولید کننده ایی احساس خطر نمی کند مورد تعجب انگیزی نیست.
اگر می بینی سرانه مطالعه کشور ما در مقابل دیگر کشورهای دنیا هیچ است نباید تعجب کرد.
اگر سفری به اروپا داشتی و دیدی کسی برای هر چیز کوچکی از دروغ و قسم دروغ استفاده نمی کند مسئله پیچیده ایی نیست.
اگر برایت تعجب انگیز است که می بینی سیاستمداران دنیا بر این باورند که قرار است چندصباحی بر مسند قدرت بنشینند ، کاری برای کشور و مردمشان انجام دهند و بروند و هیچگاه هم قرار نیست مادام العمر بمانند و حکومت کنند بدان که در آن جوامع یک رفتارعادیست.
اگر با تعجب دیدی جایگاه معلم و سیستم آموزش و پرورش در غرب بر یک اصول و مبنای درستی واقع شده ذهنت به هم نریزه و دلت نگیره.
غرض از ذکر نکات نام برده که قطعا هزاران مورد دیگر هم وجود دارد این بود که بگویم نه خدای آنها با ما فرق دارد و نه خدایمان آنها را بیشتر دوست دارد.
تنها علت پیشرفت آنها که آنقدر برای ما تعجب انگیز شده این است که افرادی که بر مسند امورشان نشسته اند بر مبنای تخصصشان انتخاب شده اند.
علت بدبختی و عقب افتادگی جامعه ما انتخاب و نشاندن؛ "مدیران تصادفی" بر مسند امورات است.
کسانیکه می توانند در عرض چند سال کشوری چون سوییس را تبدیل به اتیوپی کنند فقط مدیران تصادفی هستند که با یک تصادف و به صورت اتفاقی، به یک پست مدیریت رسیدهاند.
مدیران تصادفی، بیشتر کارکنان سازمان را «تهدید» میدانند و همواره احساس میکنند همه در صدد هستند جایگاه آنها را تصاحب کنند.
مدیران تصادفی، تصمیمهای پراکنده میگیرند و روند یکسانی در تصمیمهای آنها مشاهده نمیشود. گاه برای یک بخش به طرز گستردهای هزینه میکنند و گاه برای مدت طولانی، سرمایهگذاری برای یک واحد را فراموش میکنند.
مدیران تصادفی، بسیار دهن بین هستند. از آنجا که آنها تخصصی در حوزه مدیریت خود ندارند، معمولاً نظرشان، نظر آخرین فردی است که از اتاقشان خارج شده است.
مدیران تصادفی، تصمیمهای تکانشی میگیرند. به سادگی افراد را جذب یا اخراج کرده و گاه به سادگی ارتقاء یا تضعیف میکنند. آنها استراتژی بلندمدت ندارند و تصمیمهای آنها غیر قابل پیشبینی است.
مدیران تصادفی، به نظام جاسوسی بسیار علاقمند هستند. آنها ترجیح میدهند هر یک از کارمندان، مدام اطلاعاتی از سایر کارمندان را برای آنها افشا کنند و حتی حاضرند سازمان را چاقتر کنند تا مطمئن باشند به ازاء هر کارمند، یک ناظر وجود دارد.
مدیران تصادفی، معیار انتخاب اطرافیان خود را «وفاداری» میدانند و نه «تخصص». چرا که وجود نیروی متخصص، وجود آنها را زیر سوال میبرد اما وجود افراد وفادار، متملق و بیتخصص، میتواند چتر حمایتی مطمئن برای آنها باشد.
مدیران تصادفی، تشنه عنوان، مدرک، تقدیرنامه و … هستند و هزینههای جدی برای خریداری این نوع اسناد پرداخت میکنند.
مدیران تصادفی، سازمان را محل تفریح میدانند و نه محل کسبوکار. به همین دلیل گاه کارمندانی را در اطرافشان میبینی که هرگز نمیتوانی توانمندی خاصی در آنها یافته و یا دلیل خاصی برای حضور آنها بیابی.
مدیران تصادفی از کارکنان رده پایینتر فاصله گرفته و خود را ایزوله میکنند. چون درک چندانی از وضعیت سازمان، مشکلات، دغدغهها و … ندارند و عملاً زبان مشترکی بین آنها و کارکنان وجود ندارد.
مدیران تصادفی از جلسات متعدد استقبال میکنند. در جلسههای میان کارکنان، میتوانند لغتهای جدید بیاموزند و تا حدی با کار آشنا شوند و جملاتی را در حافظهی خود، برای استفادههای آتی و توبیخ سایر کارکنان ثبت کنند.
مدیران تصادفی، کارکنان خود را فقط در زمانی که نیازمند آنها هستند، «میبینند». گاه کارمندی ماهها در محل کار دیده نمیشود. برای یک جلسه یا یک پروژه صدا زده میشود و به محض اینکه کار مدیر با او تمام شد به فراموشی سپرده میشود.
برای بهبود این جامعه باید مدیران تصادفی حذف شوند.
4-کدام کشور بیشترین جنس ایرانی را میخرد؟
چین با واردات ۷.۷ میلیارد دلار کالا از ایران، همچنان اصلیترین مقصد صادراتی کالاهای ایرانی به شمار میرود.
پس از چین، عراق با ۵.۵، ترکیه با ۳.۴، امارات متحده عربی با ۲.۶ و افغانستان با ۱.۱ میلیارد دلار در ردههای بعدی قرار دارند.
5-ایران در سازوکارهایی با حضور آمریکا درباره افغانستان شرکت نمیکند
سخنگوی وزارت امور خارجه در خصوص حضور کشورمان در سازوکارهای مختلف بینالمللی با موضوع افغانستان گفت:
ایران هم در دوران جمهوری اسلامی افغانستان و هم در دوران پس از فرار فاجعه بار آمریکا و سقوط دولت اشرف غنی، نشان داده است که هیچوقت در سازوکاری که بخواهد با هدفی غیر از خواست و اراده مردم افغانستان شکل بگیرد و یا اینکه برخی کشورهای فرامنطقهای به صورت یکجانبه یا به صورت طراحی شده در آن حضور داشته باشند، شرکت نمیکند.
در خصوص ایالات متحده نیز همین طور است، ساز و کاری که خارج از همین ترتیبات منطقهای یا چارچوب سازمان ملل متحد باشد، هیچگاه چارچوبی نیست که جمهوری اسلامی ایران ، شرکت در آن را بپذیرد.